امروز کنار خیابون ایستادهبودم...
یه دختره با جنسی امد جلوم ترمز کرد
وگفت ببخشید میخوای بری صادقیه
منم گفتم
کار خوبی میکنی ...خیلی جای خخوبیه ..
بروبه امید خدا ...
از خنده دیگه نمی تونست حرکت کنه:D
بود نبود |
||
|
امروز کنار خیابون ایستادهبودم... یه دختره با جنسی امد جلوم ترمز کرد وگفت ببخشید میخوای بری صادقیه منم گفتم کار خوبی میکنی ...خیلی جای خخوبیه .. بروبه امید خدا ... از خنده دیگه نمی تونست حرکت کنه:D
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 93/12/28 توسط amirghochi
به نام خداوند بخشنده مهربان به نام خداوند افرینده خداوند توانا خداوند دانا هرچیز خداون افرینده اسمان زمین افرینده ادم بدی خوبی زیبای جهان ادم و.... خوانده نامه نوشته نشده وداستان ناگفته خداوند بزگ افرید من تواو اگر فکر کنی بخواهی تک تک چیز های که خداوند افریده بنویسی زیاد خواهد شد ولی ما باینکه این همه چیز جلوی چشمان مان هست احساس می کنیم ولیخداوند راشکر نمی کنیم ما چه بندهای هستیم خداوندا مارو ببخش خدیا شکر شکر شکر هرچه شکر کنم کم است کم ملی مارا ببخش که کار های تورا انجام نمی دهیم نمازمان که مثل دعوت است جواب نمی دهیم وبه شما بد رفتاری می کنیم خدیا شکر خدیاشکر خداوند منم از این همه لطف ورحمت تو
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 93/12/26 توسط amirghochi
| |
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک |